چــه  شبایی که  بــدون  تــو  نتـونستم    بخوابـــــم

چــه   شبایی  که به  یاد  تو  زدم    زیر     گریـــــه

چــه شبایی که با یاد آوری خاطرات مشترکمون  خوابم  بـــرده

کسی تو جاده های خلوت به انتظارش نشستم سرابه

کسی که واسه ی زندگی کردن اسم اونو زمزمه میکنم نیس

کسی که خیلی وقتا دلم هواشو میکنه به فکرم نیس

کسی که همیشه حرفاشو را زمزمه میکنم برای من نیست

سکوتش را میطلبم

نگاهش را میخواهم

صدای خنده هایش را

صدای تپش قلبش را

صدای هق هق های بی صدایش را

غرور سنگینش را

میطلبم با جان و دل

با سکوت همه را میخواهم اماااااااااااا...

اینو ببینین چه نازه

چیزی شیرین تر از به انتظار نشستن نیس

انتظار واقعی

انتظار عاشقانه

انتظار از ته قلب

دوست دارم همیشه به انتظار کسی نشینم که دوستش دارم

در انتظار آمدنــــــــــــــــش لحظه شماری کنم

با هر سایه ای بر زمین،از جا برخیزم و به طرفش روم

با دیدن هر سرآبی از خوشحالی پر زنم

سکوت های مبهم انتظار  شیرین ترینند

چشم بر هم نمیگذارم که شاید دیدنش برایم لحظه ای باشد

شاید دیگر نتوانم ببینمش

شاید من نباشم

شاید او نباشد

ولی همین فکرهای ترس برانگیزش نیــــــــز شیرین است

شیریــــــــــــــــــــــــــــــن

انتظار برای همه میتواند زیبــــــــــــــــــــــــــا باشد ،اگر واقعی باشد

چقدر تنهایی؟؟

چقد معنی ای کلمه رو میدونی؟

چقدر ناراحتی؟؟

چن بار طعم ناراحتی رو چشیدی؟

چقدر خوشحالی؟؟

چه چیزی باعث خوشحالیت شده؟

سعی کن قلبت همیشه عاشق باشه

سعی کن همیشه عشقت پاک باش

سعی کن همیشه دوس داشتنت واقعی باشه

سعی کن همیشه دلت پیش یه نفر باشه

سعی کن همیشه دلت بزرگ باشه

 تا همه دوست داشته باشن

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم

چه خواهد ساخت

ولی بسيار مشتاقم

که از خاک گلويم سوتکی سازد،

گلويم سوتکی باشد ، به دست کودکی گستاخ و بازيگوش

و او يک ريز و پی در پی

دم گرم خودش را بر گلوِيم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدين سان بشکند در من ، سکوت مرگبارم را

 

 

 

وقتی مرغ ماهی خوار لب رود خونه واسه ماهی قرمز
قصه از عشق میگه

دیگه از عاشقی هم بدم میاد دیگه از شنیدن و گفتن این جمله ها چندشم میشه

این روزا خیــــــــــــــلی زود زود دلم میگیره

نمیدونم چرا احساس خستگی زیادی میکنم

از همه چی زود دلگیر میشم و ناراحت میشم

شاید به خاطر تنهایی که دارم

شاید به خاطر اینه که کسی درکم نمیکنه

شاید دلیلش خودمم....

خلاصه این که تنهایی بد دردیه

تحملش خیـــــــــــلی سخته

من که تا حالا نتونستم سختیشو واس کسی بگم

چون گفتنشم فایده ای نداره

تا کسی خودش این دردو نکشه

نمیفهمه که سختیش تا

چه حده...

L O V E

عشــــــق

اگر خالصانه باشد

هرگز از هم نمی پاشد

عشــــــق

اگر طراوت و تازگی

خود را حفظ کند هرگز

تکراری نمی شود

کـــــــوه

اگر صلابت خود راازدست دهد

دیگر کوه نیست

بلکه تپه ای از ماسه است

که با وزش هر نسیمی از

بین می رود

عشــــــق

هم اگر خلوص خود را از

دست دهد،همچون کوه بی صلابت

خواهد بود

پس:

عشــــــق

با خلوصش است که معنا می یابد